معنی پارچه ای لطیف
حل جدول
کرپ
پارچه لطیف
ساتن، ململ، کرپ، سا
کرپ
پارچه ای لطیف، اطلس
کرپ
نوعی پارچه لطیف
کرپ
ململ
سا
پارچه لطیف نخی
ململ
پارچه اى لطیف
ترمه
پارچه ابریشمی لطیف
دبیقی
واژه پیشنهادی
لغت نامه دهخدا
لطیف. [ل َ] (اِخ) لطیف الدین سنجری، متخلص به لطیف. از مردم مراغه است و این رباعی او راست:
گوئی که بگو چگونه اشکت خون شد
چون نیست دلی باتو چه گویم چون شد
در دیده ٔ من خیال رخسار تو بود
اشکم چو گذر کرد بر آن گلگون شد.
(قاموس الاعلام ترکی).
رجوع به لطیف الدین زکی مراغه ای شود.
معادل ابجد
351